طبق فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد، یک خون آشام «شبح، هیولا یا جسد احیا شده ای است که قرار است در شب قبر خود را ترک کند تا خون افراد خوابیده را بمکد، که اغلب به صورت یک انسان با دندان های نیش نوک تیز دراز نشان داده می شود.» افسانه ها در امتداد خطوط خون آشام قدمت هزاران سال پیش دارند. اولین ذکر آنها در ادبیات انگلیسی توسط رابرت ساوتی در سال 1801 بود. جان پولیدوری، معاصر مری شلی، خون آشام را در سال 1819 منتشر کرد. و دراکولای قطعی برام استوکر در سال 1897 وارد شد.
در فیلم، آنها تقریباً از زمانی که سینما وجود داشته موضوع بوده اند. تصور می شود اولین نمونه نسخه روسی گمشده دراکولا در سال 1920 باشد، اما به طور معجزه آسایی ما هنوز نوسفراتو 1922 را داریم. با گذشت 100 سال، فیلم دوم هنوز در لیست 20 بهترین فیلم خون آشام امپایر قرار دارد.
1. گرگ و میش (2008)
خوب خوب. صدای ما را بشنوید ممکن است برخی از شما با دیدن اولین قسمت از فرانچایز فراطبیعی در فهرستی از این دست تمسخر کنید و شوخی کنید اما اقتباس بد خلقی و غم انگیز کاترین هاردویک از رمان استفانی مایرز بهترین در میان این دسته با پوست درخشان است. ما فکر می کنیم که گرگ و میش به دلیل تأثیر فرهنگی آن به تنهایی سزاوار ورود به این فهرست است اما چیزهای بیشتری در این فهرست وجود دارد. زیبایی شناسی آبی، فوکس های غرق باران را به خوبی تداعی می کند، موسیقی متن فیلم پر از برندگان است، و دو بازی اصلی کریستن استوارت و رابرت پتینسون (که باید اذعان کرد که گاهی اوقات ناجور) پایه ای بود که بازیگران از آن زمان فیلموگرافی های فوق العاده جالب و متقاعد کننده ای را از آن ساختند. گرگ و میش به طور کامل درام رابطه ذاتی و اشتیاق شدید را به تصویر می کشد که باعث می شود خونخواران جوان و زیبا منبع الهام خوبی برای داستان های YA باشند و باید اعتراف کنید که صحنه بیسبال «سیاه چاله فوق العاده» بسیار خوب است.
2. دختری در شب تنها به خانه راه میرود (2014)
به طور کلی، شما باید بگویید که تعداد زیادی از رمان های وسترن سیاه و سفید، فارسی زبان، نو واژد، پانک خون آشام وجود ندارد، اما بر اساس شواهد فیلم A Girl Walks Home Alone At Night، احتمالا باید وجود داشته باشد. بیشتر. آنا لیلی امیرپور، نویسنده و کارگردان ایرانی-آمریکایی، فیلم 2011 خود را با همین نام گسترش می دهد، و در اصل حیله گرانه عنوان را حفظ می کند: ما عادت کرده ایم دخترانی که در فیلم های ترسناک شب ها تنها به خانه راه می روند آسیب پذیر باشند، اما در اینجا، این توضیح می دهد. تهدید چادر دختر، که اغلب به عنوان نمادی از ظلم و ستم در فرهنگی که زنان را ملزم به پوشاندن خود میدانند، در اینجا به یکی از قدرتها تبدیل میشود. این به او اجازه می دهد در حالی که به طور همزمان یک شبح نمادین را پرتاب می کند، بدون توجه رد شود، و به طرز خنده داری، یک اسکیت برد دزدیده شده را پنهان می کند: وسیله ای که با آن به طرز وحشتناکی در خیابان های تک رنگ «شهر بد» خیالی ایرانی می چرخد. موسیقی متن فوق العاده، بیش از حد. می توان گفت امیرپور هم دی جی است. این یک فیلم عجیب و غریب است و احتمالاً تمرینی در سبک است. ولی خیلی خیلی باحاله
3. Only Lovers Left Alive (2013)
بعد از یک وسترن (مرد مرده)، چند فیلم گانگستری (گوست داگ، محدودیتهای کنترل) و نوعی رام کام (گلهای شکسته)، سرانجام فقط عاشقان زنده ماندند، افسانه مستقل جیم جارموش را دید که توجه خود را به سمت ترسناک معطوف کرد. . نه اینکه فیلم دقیقاً ترسناک باشد – اما درباره خونآشامها است و انفجارهای خشونت حیرتانگیز گاهی اوقات کمدی سنگخورده و لاکونیک را نقطهگذاری میکند. داستان فیلم در دو شهر پوسیده می گذرد: دیترویت، جایی که آدام منزوی (تام هیدلستون) در آپارتمانی غم انگیز موسیقی تاریک می سازد. و طنجه، جایی که همسر قرن ها حوا (تیلدا سوینتون) آدم، او را به خاطر تابش آفتاب، حداقل برای تغییر هوا می کشاند. بهطور غیرقابل انکار پرمدعا، این فیلم همچنین یک فیلم شاد عجیب و غریب در زیر تاریکی خود است. بیشتر شخصیتهای آن از عذاب وجودی رنج میبرند، اما حوا منبعی از مثبت بودن فوقالعاده است. “چطور می توانی این همه عمر کنی و هنوز به آن نرسی؟” او با عصبانیت به آدم می گوید. «این خود وسواسی هدر دادن زندگی است. میتوان آن را برای زنده ماندن، قدردانی از طبیعت، پرورش مهربانی و دوستی و رقص خرج کرد!» فقط عاشقان فیلمی است درباره مرگ، اما در مورد اینکه چقدر زندگی درخشان است.
4. گنجه و هس (1973)
وقتی مدیران به کارگردان بیل گان بودجه ساخت گانجا و هس را دادند، منتظر یک فیلم خون آشام Blaxploitation در قالب Blacula بودند. درعوض، آنها چیزی بسیار مراقبهآمیزتر و اغلب مالیخولیکآمیزتر دریافت کردند، یک خلقوخوی تجربی که گرسنگی خونآشام خونآشام را به عنوان یک اعتیاد دوباره پیکربندی میکند. اعتیاد به چی؟ تفاسیر زیادی وجود دارد. دوان جونز از Night Of The Living Dead در نقش دکتر هس گرین، یک انسان شناس سیاهپوست مرفه که در مورد ملت افسانه ای باستانی آفریقا و فرهنگ نوشیدن خون آن تحقیق می کند، بازی می کند. سپس، دستیارش جورج مدا (خود گان) قبل از اینکه جانش را بگیرد، او را با خنجر تشریفاتی خنجر میزند و خونخواهی خود هس آغاز میشود – که با حضور همسر مدا، گنجه، در جستجوی شوهر ناپدید شدهاش، پیچیده میشود. در نقش گنجه، مارلین کلارک مانند یک گردباد وارد فیلم می شود و نه تنها ناامیدی هس را به لرزه در می آورد، بلکه انرژی تازه ای را به خود فیلم تزریق می کند. گانجا و هس که برداشتی بدیع از داستانهای خونآشام است، به عنوان یک اثر حیاتی سینمای سیاه دهه 70، وضعیت فرقهای دوباره به دست میآورد – و با تمام تصاویر شگفتانگیز و عمق موضوعیاش، یک سفر واقعی است.