روانشناسی

ارتباط علمی بین عشق و مغز انسان

آیا تا به حال به این فکر کرده اید که وقتی عاشق می شوید چه اتفاقی در مغزتان می افتد؟ بیشتر مردم عشق را با قلب مرتبط می دانند، اما تغییرات قابل توجهی در ذهن ایجاد می شود. وقتی عاشق کسی می شوید، این احساس سرخوشی است که باعث می شود هیچ چیز دیگری در دنیا اهمیت نداشته باشد. شما تنها می توانید در مورد آن شخص فکر کنید و اینکه او چقدر شما را شگفت زده می کند.

این سطح از شیفتگی و دلبستگی باعث می شود که شما بخواهید به آن فرد نزدیک تر شوید. به همین دلیل است که برخی می گویند عشق کور است زیرا احساسات شما کاملا تحت تاثیر قرار می گیرد و قضاوت شما را تحت الشعاع قرار می دهد. در حال حاضر، کسی که شما تحسین می کنید کامل به نظر می رسد و قادر به داشتن هیچ عیب و نقصی نیست. اما به مرور زمان یاد می گیرید که اگر واقعا یک رابطه طولانی مدت را احساس می کنید، آن را با تمام وجود و صمیمانه بپذیرید.

بسیاری از افراد بدون اینکه کسی را در کنار خود برای دوست داشتن داشته باشند، احساس ناقص بودن می کنند. هنگامی که با کسی ملاقات می کنند، به نظر می رسد که تمام مشکلات آن ها از بین می رود و آن ها احساس آرامش و امنیت می کنند. اما آنچه در وهله اول این احساسات را تحریک می کند، شاید فکر کنید که اخلاص از قلب سرچشمه می گیرد، اما دانشمندان دریافته اند که این جاذبه از مرکز مغز سرچشمه می گیرد.

وقتی فردی را جذاب می بینید، این ناحیه از مغز شما را تحریک می کند و شما را به دنبال کردن آن تشویق می کند.

با این حال، دانشمندان کشف کرده اند که محبت رمانتیک با میل ابتدایی تر به ارضای جنسی متفاوت است. در ادامه، به بررسی عمیق تر چگونگی پاداش عشق به مغز می پردازیم و در نتیجه، بهزیستی عاطفی را ارتقا می دهیم.

علم چگونگی پاسخ مغز به عشق را بررسی می کند

هنگامی که شهوت را تجربه می کنید، هیپوتالاموس در مغز شما ترشح هورمون های جنسی تستوسترون و استروژن را تحریک می کند. این هورمون ها باعث تولید مثل می شوند، یک نیاز تکاملی مشترک بین همه موجودات زنده.

سطح بعدی جذب عشق رمانتیک شامل مرکز پاداش مغز است که سروتونین، دوپامین و نوراپی نفرین تولید می کند. تمام این هورمون های احساسی در طول فعالیت های لذت بخش مانند پیوند با عزیزان و داشتن رابطه جنسی آزاد می شوند. دوپامین و نوراپی نفرین باعث می شوند شما احساس گیجی و سرخوشی کنید، که توضیح می دهد چرا ممکن است هنگام عاشق شدن پروانه داشته باشید.

افزایش این انتقال دهنده های عصبی میل و اشتیاق شدیدی را برای فردی که جذب می شود، ایجاد می کند و به نظر نمی رسد که شما به اندازه کافی آن ها را دریافت کنید. با این حال، با غلبه هورمون استرس کورتیزول، سطح سروتونین کاهش می یابد که یک پاسخ طبیعی به جذب است.

در این دو مرحله اول صمیمیت، ممکن است کف دست عرق کرده، گونه های برافروخته، قلب تپنده و حتی اضطراب را تجربه کنید. بدن نمی تواند بین یک منبع پاداش دهنده و تنبیه کننده استرس تمایز قائل شود، بنابراین به همان شیوه واکنش نشان می دهد. اما عشق به مغز پاداش می دهد زیرا مسیرهای عصبی را که احساسات منفی مانند ترس و قضاوت را تحریک می کنند، غیرفعال می کند.

سپس با عمیق تر شدن دلبستگی، هورمون های اکسی توسین و وازوپرسین آزاد می شوند. اکسی توسین، هورمون عشق، احساس دلبستگی، آرامش و امنیت را افزایش می دهد. این هورمون منحصر به روابط عاشقانه نیست؛ در طول زایمان، شیردهی و گذراندن وقت با دوستان تولید می شود.

وازوپرسین، یک ماده شیمیایی تولید شده در هیپوتالاموس، در طول مرحله پیوند روابط تحریک می شود. هنگامی که شما به کسی نزدیک تر می شوید، این هورمون شما را تشویق می کند که به شریک زندگی خود وفادار بمانید و از آن ها محافظت کنید.

هنگامی که افراد می گویند به عشق ورزی اعتیاد دارند، به راحتی می توان دلیل آن را فهمید. تمام این مواد شیمیایی احساسی تولید شده در مغز، احساسات نشاط بخشی را ایجاد می کنند که احساسی موقتی است. دانشمندان تجربه عاشق شدن را با خوردن شیرینی یا مصرف مواد مخدر مقایسه می کنند، زیرا همان مرکز پاداش را در مغز فعال می کند.

مطالعات نشان می دهد که عشق چگونه شیمی مغز را تقویت می کند

اگر می خواهید اثبات کنید که عشق یک دارو است، چندین مطالعه شواهدی یافته اند که نشان می دهد مغز به محبت پاسخ مثبت می دهد. در سال ۲۰۰۵، انسان شناس زیستی، هلن فیشر و چند تن از همکارانش یک مطالعه پیشگامانه را انجام دادند که شامل هفده نفر بود که عاشق بودن را گزارش کرده بودند. آن ها از تصویربرداری تشدید مغناطیسی کارکردی (fMRI)برای گرفتن اسکن مغزی از شرکت کنندگان در حالی که تصاویر شرکا و آشنایان خود را مشاهده می کردند، استفاده کردند.

پس از تجزیه و تحلیل ۲۵۰۰ اسکن مغزی، محققان تایید کردند که عکس های علایق عشقی نواحی مغز دوپامین – غنی را فعال می کنند. به طور خاص، مرکز پاداش اولیه، هسته کاودات و ناحیه تگمنتال شکمی سطح فعالیت بالاتری را نشان می دهند.

هسته کاواک بر تشخیص پاداش و انتظار حاکم است، در حالی که منطقه دوم فعالیت هایی را تشویق می کند که لذت، توجه متمرکز و کسب پاداش را ایجاد می کند.

هر دوی این مناطق ابتدایی مغز به تقویت رفتارهایی کمک می کنند که ما آن ها را لذت بخش می دانیم، مانند داشتن رابطه جنسی و خوردن غذاهای غنی. مطالعات نشان داد که این مناطق می توانند حتی پس از دهه ها ازدواج نیز فعال بمانند.

در حالی که رابطه عاشقانه به مرور زمان کم تر احساساتی می شود، هنوز هم باعث ترشح هورمون های احساسی مانند دوپامین می شود.

مطالعه ای در سال ۲۰۱۱ توسط محققان دانشگاه استونی بروک، از جمله فیشر، کشف کرد که زوج هایی که به طور متوسط ۲۱ سال ازدواج کرده اند، هنوز هم فعالیت شدیدی در نواحی مغز دوپامین دارند.

در واقع، این تحقیق نشان داد که الگوی فعالیت در مغز شرکت کنندگان شبیه الگوی زوج های تازه ازدواج کرده است. با این حال، عشق شاد و وسواسی معمولا پس از دهه ها ازدواج به یک محبت دلسوزانه تر تبدیل می شود.

این مطالعات قدرت باورنکردنی عشق را نشان می دهد زیرا می تواند به طور عمیق شیمی مغز را تغییر دهد. و این امکان وجود دارد که جرقه را حتی در روابط طولانی مدت زنده نگه داریم، گواهی بر ویژگی های پایدار عشق.

معالعات اخیر نشان می دهد که عشق مفید است.

مغز عاشق شبیه کسی است که به مواد غذایی، مواد مخدر یا دیگر مواد اعتیاد دارد. مانند هر اعتیاد دیگری، روابط عاشقانه باعث تحریک ترشح هورمون های احساسی می شود که شما را به تکرار رفتارهای لذت بخش تشویق می کنند. در این حالت، مغز شما پر از مواد شیمیایی می شود که شما را به دنبال کردن رابطه ترغیب می کنند. عشق قسمت های ابتدایی مغز را فعال می کند که با شهوت، جاذبه و نیاز بیولوژیکی به تولید مثل در ارتباط است.

این هورمون ها به شما کمک می کنند تا با کسی ارتباط برقرار کنید و یک رابطه طولانی مدت یا ازدواج را تجربه کنید. بنابراین، احساس عشق با وقوع یک واکنش شیمیایی در مغز همراه است.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا